((خانواده سنتی))
با رجوع به پیشینه تاریخ اجتماعی انسان نهاد خانواده اولین نهاد اجتماعی است
از نظر مورگان و مارکس جامعه شناس، ریشه پیدایش آن همزمان با ظهور مالکیت فردی است.
نهاد خانواده در ایران اولین و مهم ترین جایی است که انسان اجتماعی می شود و همچنین محل شناخت و یادگیری ارزش ها و هنجار های اجتماعی بوده و هست.
این شکل از ساختار خانواده از گذشته وجود داشته که دارای کارکرد های بسیاری نیز بوده که باعث دوام و ماندگاری آن در ایران شده که به آن کارکردی مقدس داده است.
می توان این کارکرد ها را از دیدگاه های مختلفی بررسی کرد.
دیدگاه سیاسی
خانواده مهم ترین چیز برای توسعه ساختار پاتریمونیالیزم یا همان سلطه موروثی سلطان در کشور و حفظ دولت مردسالاری و پدر سالاری است که این امر باعث شده حتی (ولی) در خانواده هم همین قدرت را دارا باشد. مانند (ولی) بزرگ که در جامعه با عنوان سلطان و ولی فقیه شناخته می شود.
بنابراین نتیجه می گیریم خانواده نه تنها برای مردانی که در خانواده بر زنان سلطه دارند بلکه حتی برای مردان سیاسی و دینی ارزش بالایی دارد که بدون این مورد ساختاری که از قبل وجود داشت و گفته شد پایدار نخواهد ماند.
-
اطاعت و تسلیم پذیری
-
ترس
-
تقلید از رهبران سیاسی،دینی و…
-
فرمان پرستی های بدون چون و چرا از صاحبان حوزه قدرت و سیاست
از مواردی است که از گذشته وجود داشته، این زور وقدرت چنان با سیاست یکی شده که حتی در ادبیات ایرانی هم سیاست به عنوان تنبیه و ادب کردن شناخته می شود.
دیدگاه اجتماعی
از دیدگاه اجتماعی نهاد خانواده، مرد سالاری در خانواده و جامعه است. (شوهر داری، کودک آوری وکودک پروری، خانه داری) از مهم ترین تقسیم کار سه گانه خانوادگی است که از سوی مردان مسلط بر جامعه است.
الگو های مرد خواهانه از قبیل:
-
تعداد و جنسیت فرزند
-
نوع پوشش
-
نحوه انتخاب همسر برای فرزندان
-
نوع آموزش
-
انتخاب طرز تفکر دینی