دست نوشته ها

ما دوران بسیار خوبی در پیش داریم، خیلی بهتر از آنچه فکرش را می‌کنیم. نسل جدیدی که می‌رسد و ما

کوه نوردی در حین صعود به قله به رحمت خدا رفته است.

چقدر این هوا تنهایی نمی چسبد…

چند روزی ست که هوای شهرم بارانی ست!!

کنار ساحل پرنده ای رو دیدم که  به تنهایی راه می رفت سریعا اون حالش رو ثبت کردم …

می دانید همه دوست دارند که یک نفر عاشقشان باشد!! از آن عاشق هایی که هرموقع دلت گرفت بگویند :

روی صندلی اتوبوس نشسته بودم، پیرمردی لنگ لنگان که خود حامی دست های لرزان و عصا زنان پیرزنی دیگر بود

و چه زیبا گفت سهراب عزیز باید امروز حواسم باشد، که اگر قاصدکی را دیدم،