زندگی پر از اتفاقات خوب و بد است و اتفاقات بد مشکلات روحی را برای ما به ارمغان میآورد. امکان این وجود دارد که ما دچار یک بیماری به نام «افسردگی» شویم.
زنان و مردان هر دو به این بیماری مبتلا میشوند اما به دلایلی آمار زنان دو برابر مردان است.
در کشور امریکا حدود 19 میلیون نفر دچار افسردگی شدهاند. پژوهشگران دریافتند که شیوه زندگی و… از عوامل روانی_ اجتماعی عامل اصلی ابتلای زنان به این بیماری است . دو نکته اینجا به چشم میخورد:
1)هر فردی به دلایل خود دچار افسردگی میشود و هیچ دونفری علت بیماریشان یکی نیست
2)علائم این بیماری همهجا به چشم میخورد
همانطور که بیان شد زندگی پر از فشار های روانی ، فشارهای مالی، کار زیاد و… است که همگی باعث میشود که تحریکپذیریمان را افزایش دهد. ممکن است که ما بتوانیم این تحرکها را تحملکنیم ولی گاهی اینقدر زیاد هستند که دیگر تحمل ما به انتها میرسد و دچار افسردگی میشویم.
افسردگی و انواع آن
یکقطبی و دوقطبی. در نوع دوقطبی ما علاوه بر احساس اندوه و …، با علائمی چون پرحرفی فعالیت زیاد و… روبهرو میشویم. مردان بیشتر به افسردگی دوقطبی مبتلا میشوند. علائم آن عبارتاند از:
اندوه، احساس تهی بودن و… .
هیجانات به حداقل خود میرسد.
بیقراری، تحریکپذیری و … .
منفیبافی، ناامیدی و… .
پرخوابی یا کمخوابی.
کم یا زیادشدن اشتها.
کاهش انرژی و احساسات.
فکر کردن دربارهی خودکشی و … .
عدم تمرکز بر چیزی، سخت یادگرفتن و… .
بیماریهایی از قبیل سردرد، درد در دستگاههای گوارش و… .
رسیدگی به علائم افسردگی
عوامل متعددی در افسردگی ما تأثیر دارد.
الف) ارث: اگر در خانوادهای که در آنها سابقهی افسردگی وجود دارد زندگی میکنیم این امر تأثیر دارد اما اگر سابقهی ژنتیکی نداشته باشیم بازهم امکان ابتلای ما وجود دارد.
ب) محیط اطراف: در همهی مراحل زندگی فشار های روانی متعددی وجود دارد. باید اضافه کنیم که اعتیاد دچار ابتلا شدن به افسردگی را به حداکثر خود میرساند.
ج) عوامل روانی – اجتماعی: انسانهای منفی به دلیل پایین بودن سطح اعتمادبهنفس نمیتوانند به واقعیتها بنگرند و بیشتر به استرس مبتلا میشوند و سلامتی خود را به خطر میاندازند. پژوهش گران به این نتیجه رسیدند که منفیبافی در دوران کودکی شکل میگیرد.
هر آنچه مهم است زنان درباره افسردگی بدانند:
عوامل متعددی در ابتلای زنان به افسردگی وجود دارد. عاملهایی مانند: بارداری ، هورمونها و… . اما زنان بسیاری هم این مشکلات را دارند و دچار افسردگی نشدهاند.
سن بلوغ و افسردگی
قبل از بلوغ دختران و پسران افسرده میشوند. البته در دوره بلوغ نقشها، انتظارات ، اندامهای جنسی و… تغییر میکند. این تغییرات سبب میشود که دختران و پسران افسرده شوند البته آمار دختران بیشتر است .
روابط اجتماعی و محیطهای شغلی در دوره میانسالی
ازنظر پژوهشگران علت افسردگی زنان به خاطر فشارهای وارده بر آنها است. محیط کاری، جدا شدن از خانه، مسئولیت فرزندان و… ازجمله فشار ها هستند. هرچه از زندگی خود بیشتر راضی باشیم کمتر به افسردگی مبتلا میشویم. هرچه زن و شوهر با یکدیگر راحتتر باشند و از زندگی خود خشنود باشند افسردگی بهشدت کاهش مییابد.
بارداری و زایمان
بارداری، زایمان ، تخمکگذاری و … ممکن است به افسردگی منجر شود. محققین دریافتند که هورمونها بر مغز اثر میگذارد و سبب تغییراتی همچون احساسات و.. میشود. بیشتر بانوان در دورهی قاعدگی تغییراتی را احساس میکنند که باعث تحریکپذیری و افسردگی آنها میشود. نگهداری از فرزندان هم سختیهای خود را دارد و افزایش ابتلا به افسردگی را به همراه خواهد داشت البته افرادی که افسردگی را پشت سر گذاشتند خطرناکتر هستند.
عواملی همچون نژاد، اجتماع و فرهنگ
در نژادهای مختلف احتمال مبتلا شدن آنها به افسردگی با یکدیگر متفاوت است. زنانی که در کودکی مورد آزار قرارگرفتهاند بیشتر به افسردگی دچار میشوند. بزرگ شدن در یک خانوادهی بیفکر هم یکی دیگر از عوامل تخریب بهحساب میآید و ریسک ابتلا به افسردگی را بالا میبرد. وضع بد مالی یکی دیگر از فشار های روانی است که به دلیل آن از نعمتهایی محروم میشویم، ناامیدی در درون ما افزایش مییابد.
کهنسالی و افسردگی
در این دورهی زمانی فرزندان به خانههای خود میروند و برای خود یک زندگی مستقل ایجاد میکند. زن و مرد در خانه تنها میماند و هویت خود را فراموش میکنند. البته بسیاری از سالمندان از این دوران احساس رضایت میکنند.
نشانههای افسرده شدن
شکایت از دردها
احساس خستگی همیشگی
بیماریهای گوارشی و..
مشکل در دوران قاعدگی و جنسی
احساس غم و…
ناامید شدن از زندگی
حساس شدن
انجام ندادن کار های روزمره
بیاشتهایی و بیخوابی و گاهی هم برعکس آن
قدرت تصمیمگیری نداشتن
احساس تهی بدن و …
فکر کردن دربارهی مرگ
خودکشی
پیدایش افسردگی به چه عواملی بستگی دارد
عوامل زیستی
مشکلات روانی_اجتماعی
مشکلات ژنتیکی
از دست دادن عزیزانمان در کودکی
بیماری تیروئید
جدایی والدین
مرگ همسر، فرزند و…
راههای نجات از افسردگی
انواع افسردگی از خفیف تا شدید همهی آنها قابلدرمان هستند. باید به تأثیرات مثبت درمان توجه داشته باشند تا درمان سریعتر انجام شود. راهای درمان نمیتواند به ما کمک کند که توان ما در برابر مشکلات بهطور چشمگیری افزایش پیدا کند و از زندگی خود بهطور کامل احساس رضایت کنیم.
اولین گام آزمایشهای تشخیصی است و سپس ارزیابی روانشناسی. درمان با استفاده از دارو بسیار گسترش پیداکرده است. درمان گیاهی هم وجود دارد و از ان استفاده میشود.
روشهای درمان
درمانها به دودسته عمده تقسیم میشوند:
درمانها بدون استفاده از دارو: رواندرمانی و رفتاردرمانی
درمان با استفاده از داروها مانند: داروهای ضدافسردگی، شوکها و… بیمارانی که شرایط آنها بسیار وخیم است باید در بیمارستانها بستری شوند.
در مواردی که مشکل حادی وجود ندارد به داروها روی نمیآوریم و درمان از طریق گفتاردرمانی و… انجام میشود. بیماران افسرده را باید تشویق کنیم تا زندگی کنند و در آن تکاپو داشته باشند.
خوشبختانه درمان با استفاده از داروها امروزه خوب جواب میدهد و عارضههای کمی دارند و به حداقل میرسد. انتخاب اینکه درمان کدام یک از دو حالت باشد توسط پزشک تأیید میشود.
هنگامیکه بیمار دارو مصرف میکند خانواده آن باید مراقب باشند و از قطع دارو بدون دستور پزشک خودداری کنند.
داروهای افسردگی اعتیادآور نیست ولی باید بهموقع مصرف شود.
داروهای ضدافسردگی باید در یک مدت طولانی مصرف شود تا به نتیجه دلخواه دستیابیم.
در این زمینه شما خوانندگان گرامی را به مطالعه کتاب از حال بد به حال خوب سفارش می کنیم.